یک فرشته شیطون
دیروز داشتم پست مربوط به مسابقه لبخند یک فرشته رو می نوشتم و بهار هم طبق معمول تو بغلم نشسته بود و داشت شیطونی می کرد، آخه چند وقت پیش یک عکسی دیده بودم که توش یه خانمی داشت با لب تاپ کار می کرد و بچش هم رو پاش خوابیده بود و اون خانم هم موس رو گذاشته بود رو پشت بچش. خلاصه منم فکر کردم میشه با این دختر شیطون هم از این کارا کرد که ناگهان ...
دیروز داشتم پست مربوط به مسابقه لبخند یک فرشته رو می نوشتم و بهار هم طبق معمول تو بغلم نشسته بود و داشت شیطونی می کرد، آخه چند وقت پیش یک عکسی دیده بودم که توش یه خانمی داشت با لب تاپ کار می کرد و بچش هم رو پاش خوابیده بود و اون خانم هم موس رو گذاشته بود رو پشت بچش. خلاصه منم فکر کردم میشه با این دختر شیطون هم از این کارا کرد که ناگهان متوجه شدم یکی از دکمه های کی برد کنده شده. بله بهار خانم فقط از یک لحظه غفلت من استفاده کرده بود و یکی از دکمه های لب تاپ رو کنده بود. واقعاً نمی دونستم بخندم یا گریه کنم.
نمی دونم همه بچه ها اینقدر شیطونن یا بهار خانوم داره رکورد گینس رو میشکونه