حسودیم شد
تا حالا شده حسودیتون بشه؟؟ تا حالا شده؟؟
دقیقا همین چند روز پیش بود بابا علی از سر کار خسته اومد خونه! سرش بشدت درد میکرد.
توی خونه دراز کشیده بود و سرش رو با دستش گرفته بود.
حالا عکس العمل بهار: رفت نازش کرد، هی دور و برش چرخید، بعد که باباش حالش یکم بهتر شد بلند شد به دخترش خندید اونم دوید و لپش رو بوس کرد.
حالا دیشب من مریض شدم، تب و لرز داشتم بهار درسته داشت غصه منم میخورد ولی همش داشت شیطونی میکرد و از سر و کول من بالا می رفت.
راستش به اون بوس بهار حسودیم شد دیگه چکار کنیم دیگه آدمه دیگه
-----------------------------------------------------------------------------------------------
بعدتر نوشت: انگار دخترم از این پست ام با خبر شد، دو روز بعدش همینجوری بدون دلیل اومد و با چه عشقی من رو غرق در بوسه کرد و من رو شرمنده کرد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی