بهاربهار، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

بهار آغاز عشقی بی تکرار

کدبانوگری یا دست پا چلفتی

1392/12/6 23:24
نویسنده : مامان بهار
410 بازدید
اشتراک گذاری

      دختر خونه که بودم یه روز که مامانم نبود مهمون اومد خونمون و من هم قاعدتا میزبان خونه شدم با اشتیاق فراوان شروع به شستن میوه کردم و بعد کلی فکر کردم خدایا مامانم چجوری چایی دم میکنه؟؟؟!!!!... خلاصه چیزی به ذهنم نیومد آخه من هیج وقت چایی نمی خوردم و اصلا تو باغ نبودم. آخر سر یه ماهیتابه نسوز به چه بزرگی رو بر داشتم و یه مشت چایی ریختم و روش آب لوله کشی ریختم  و روی گاز گذاشتم تا جوش بیاد و اینگونه ما اولین چایی زندگیمان را دم کردیم. تو منطقه ما چای در پذیرایی حرف اول و آخر رو میزنه و ما هم رو سیاه از این آزمون بر اومدیم و به قولی نمونه یک دست پا چلفتی تمام عیار تا اینکه دور از جون شما مادر من دیسک کمر گرفت و یک ماه باید استراحت مطلق میکرد و توی این یک ماه من تونستم در معرض آزمونی بزرگ قرار بگیرم، از دم کردن چای بگیر تا دم کردن برنج و ... کلی اوستا شدم.باقی فوت کوزه گری ها رو تو منزل شوهر اینقدر پختیم و سوزوندیم تا وارد شدیم.

      حالا که وبلاگ زدم بعضی دوستان میان و میگن کدبانو هستی!!!!!!!!!! برای خودم تناقص به وجود اومده بالاخره مرز بین کدبانویی و دست و پاچلفتی در کجاست؟ بنظر من که آدم تا کاری رو نخواد نمی تونه انجام بده، من نمی تونستم حتی یه چای دم کنم چون نمی خواستم. مرزش بین خواستن و نخواستن هست. در جواب ناهید جان باید بگم اولا آدم برای هر کاری باید به درون خودش مراجعه کنه و اول با خودش کنار بیاد بعد باقی کارها راحت هستن. دوما اینقدر توی دنیای اینترنت راه جلوی پای آدم میذاره و به آدم ایده میده که فکر کنم خودش یه غنیمت بزرگه. سوما تا وقتی تو خودت رو دست کم میگیری مطمئن باش بقیه هم همینطور خواهند بود. امسال بعد از عید اثاث کشی داریم و من زیاد کارهای عید رو انجام نمی دم اما اگر کمکی بر بیاد از دستم کوتاهی نمی کنم. فردا هم  دارم میرم الیگودرز، هم عروسی در پیش داریم هم دلتنگ خانواده، ایشاا... برگردم به روز خواهم بود

پسندها (1)

نظرات (14)

سمیرا
14 اسفند 92 10:30
مطمئنا کد بانو هستی ....
همسری
15 اسفند 92 8:12
سوتی های بچگی قابل چشم پوشی اند و مال همون دوران بچگی هستند. اما در مورد الان با توجه به چیزایی که به عنوان شریک زندگیت دارم هر روز میبینم، باید اقرار کنم که واقعاً کدبانو هستی.
آشنا
16 اسفند 92 23:32
وای چقدر به چایی ه خندیدم. احسنت.
مامان بهار
پاسخ
مامانم همچنان بخاطر اون قضیه من رو مسخره میکنه خداییش خنده دارم هست
مسافر
26 اسفند 92 5:40
وقتی همسر آدم از آدم تعریف بکنه یعنی کدبانویی دیگه تعارف بردار نیست شخصا اگه هر کاری بکنم و همه دنیا تو اون مورد ازم تعریف کنم (هر کاری) ولی اندکی حتی اندکی احساس کنم همسریمان کارمان به دلش نچسبیده ، اون تعریفا دیگه هیچه در پناه خدا
مامان بهار
پاسخ
ممنون از لطفت، خیلی جالب بود احساست ما هم تلمذ میکنیم بچه گلت رو ببوس!!!!!!!!!!!!!! ای کاش میشد بیام دیدنشون
مسافر
26 اسفند 92 5:41
چای خیلی با حال بود با پاراگراف دوم هم کاملا موافقم اینترنت هم که واسه خودش تو این زمینه مامانیه من کلی تکنیک و فوت و فن رو از اونجا در میابم درپناه خدا
مامان بهار
پاسخ
آره باحال که بود ولی آبروریزی هم بود حالا که اینقدر ما رو باحال می بینی ما هم یه دستور مرغ بریون برات می ذاریم حالشو ببری!
مامان سونیا
27 اسفند 92 21:51
با ارزوی ۱۲ ماه شادی ۵۲ هفته خنده ۳۶۵ روز سلامتی ۸۷۶۰ساعت عشق ۵۲۵۶۰۰دقیقه برکت ۳۱۵۳۰۰ثانیه دوستی سال نو پیشاپیش مبارک
مامان بهار
پاسخ
ممنون عزیزم سال نو شما هم مبارک باد
سجاد
29 اسفند 92 16:15
سال نو مبارک انشاالله سال خوبی در کنار خانواده داشته باشی عزیزم دوســــــــــــــتت دارمــــــــــــــــ عزیــــــــــــــــزم
شقایق مامان آرشا
29 اسفند 92 16:28
با خوبی ها و بدی ها، هرآنچه که بود؛ برگی دیگر از دفتر روزگار ورق خورد، برگ دیگری از درخت زمان بر زمین افتاد، سالی دیگر گذشت روزهایت بهاری و بهارت جاودانه باد سال نو مبارک
مامان مریم
1 فروردین 93 8:28
بهار رسید و هوا پر شده ست از “دوستت دارم”هایی که برایت به دست باد سپرده ام مبادا پنجره ات بسته باشد ! عیدت مبارک
شادی
16 فروردین 93 17:56
سلام عزیزم. من قبلا به وبلاگت اومده بود و در مورد شرینی زنبوری ازت سوال پرسیده بودم. خیلی خیلی لطف کردی که به وبلاگم اومدی و کامل و مشروح پاسخ دادی. توی این مدت فرصت نشد بیام ازت تشکر کنم. بابت لطفت و دریای مهربونیت یک دنیا سپاسگزارم. متاسفانه چون دخترم آلرژی داره و بادام زمینی هم یکی از آلرژن های قوی هست، ترجیح دادم این شیرینی رو درست نکنم. ولی این چیزی از لطف شما کم نمیکنه. نوروزتون مبارک باشه و ایام همیشه به کامتون باشه.
مامان بهار
پاسخ
خواهش میکنم، خوشحال میشم کمکی بکنم، اما تو دستورش بادم زمینی نبودااا.... مگر اینکه منظورت زنیورهای حجمی بوده باشه نه بیسکویت های گیفت درسته دستور اصلیش که هانی شف گذاشته بادم زمینی و پودر بیسکویته اما من از خمیر پارمیسان که با رنگ زرد رنگ شده استفاده کردم بادم زمینی ای در کار نبود
ناهید
17 فروردین 93 16:58
سلام لیلا جون سال نو مبارک می خواستم ازت تشکر کنم، راستش وقتی پستت رو دیدم شروع کردم به خواستن خواستم که خانم خونه باشم خونه تکونی ام 2 هفته طول کشید چون دست تنها بودم و حجم کار هم بالا بود ولی بعدش دیگه خستگیم با اعتمادبنفسی که بهم دست داد رفع شد موفق باشی عزیزکم
مامان بهار
پاسخ
سال نو شما هم مبارک باشه وای خدایا چه خوبه که آدم از راه دور بتونه به کسی کمک کنه
مامان آریان جون
22 فروردین 93 0:44
سلام عید شما مبارک.امیدوارم سال خوبی داشته باشین منم باهات موافقم.خواستن توانستن است
مامان بهار
پاسخ
سلام عزیزم، ممنونم همچنین سال خوبی برای شما امسال برای ما سال پر از امتحانه امیدورام سربلند از همشون بیرون بیام
ناهید
24 فروردین 93 19:35
سلام لیلا جون بارها و بارها اومدم و هنوز همین پست رو می بینم پست جدید لطفا
مامان بهار
پاسخ
حق دارید واقعا ماجراها داشتیم، دعا بفرمایید ما رو پست باران در راه است
مامان آرشيدا قند عسل
25 فروردین 93 15:26
سلام عزيزم ، مهم اين نيست كه چي رو تو چي دم كمردي مهم اينه كه بالاخره فهميدي چاي رو تو چي دم ميكنن و الان نمونه يه بانوي كاملي و يك مادر مهربان
مامان بهار
پاسخ
ممنون لطف داری عزیزم ممنون که به ما سر زدی و قابل دونستی