گر نگهدار من آنست كه من ميدانم ...
هنوز داره مو به تنم سیخ میشه دارم این پست رو میذارم!!!!!!!!و همش خدا رو بخاطر لطفش شکر میکنم.
دیشب سحر بیدار شده بودیم تا سحری بخوریم هنوز شروع نکرده بودیم که بهار گریه کرد رفتم اتاقش دوباره خوابوندمش. این رو بگم بهار تو اتاقش میخوابه اما رو زمین میخوابه و هنوز رو تخت نمی خوابه، موقع خواب هم خیلی غلت می زنه.
من هم موقع خوابوندن بهار رو عمود بر جایی که همیشه میخوابه خوابوندم. با خیال راحت سحری خوردیم و بعد از اذون بود که می خواستیم نماز صبح بخونیم. که یکدفعه صدای محکم خورد شدن و شکستن و متغاقبا صدای گریه بهار از تو اتاقش اومد، سریع دویدیم ببینیم چی شده.
نمی دونم چه کار خیری چه دعایی چه صدقه ای پشت سرمون بود که خدا اینقدر بهمون رحم کرد.
با وحشت تمام دیدیم که لوستر اتاق زمین افتاده و حبابش شکسته و بهار داد میزنه. سریع وارسیش کردیم دیدیم هیچ علامتی روی بدنش دیده نمیشه فقط انگشتای دستش رو گرفته بود و فشار میداد.
الحمداالله رب العالمین صدمه ای ندیده بود و بیشتر شکه شده بود. موقع شیر خوردن چنان هق هق میکرد تا بالاخره آروم شد.
بخاطر عملیات تخریب وحشتناکی که خونه همسایه داشت و با هر پتک و با هر بار لرزش بی حد حصر خونه لوستر های خونه حسابی تکون خورده بود و اتاق بهار هم که در متن قضیه بوده احتمالا لرزش بیشتری داشته انگار که زلزله بیاد و همین باعث شده بود که از سقف جدا بشه و متاسفانه بیافته.
قبلش گفته بودم واسمون دعا کنید شایدم دعای شماها پشت سرمون بوده.
اینکه بهار در اون لحظه طوری خوابونده بشه زیر لوستر پاهاش نباشه و یا با غلت زدناش سرش زیر اون نقطه نباشه همش لطف خدای کریم بود که بهار رو سلامت به ما دوباره بخشید.
ما هم به شکرانه این لطفی که خدا به ما داشت، سریعاً برای سلامتیش یک صدقه مخصوص رد کردیم.
اینم میدونید که طبق آمار اعلام شده، بیشترین درصد مرگ و میر بچه حوادث است نه بیماری؟؟!!!!
بخند که خنده تو قشنگترین لحظه زندگیست
فدای اون نگاهت عزیزم، نگاهت به یک دنیا می ارزه
بخواب عزیزم در آرامش بخواب که تو همه هستی منی!!